جدول جو
جدول جو

معنی دین الهی - جستجوی لغت در جدول جو

دین الهی
(نِ اِ لا)
دینی که اکبر شاه، پادشاه هند درسال 1582 میلادی بیاری ابوالفضل بن مبارک پدید آورد. این دین مبتنی بر اسلام بود و در آن آنچه را که در ادیان دیگر پسندیده میداشتند داخل کردند در این دین به بردباری و مدارا نسبت بصاحبان ادیان و مذاهب توصیه شده و ازدواج اطفال، زناشوئی با اقربا و تعدد زوجات و کشتن حیوانات و خوردن گوشت مکروه، سوزاندن زنان بیوه که رسم هندوان بود مذموم، صرف مشروبات الکلی مشروط، قمار و فحشا محدود و روزه و حج ممنوع شده بود. پس ازاکبرشاه این دین متروک ماند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عین الهر
تصویر عین الهر
نوعی عقیق به رنگ زرد یا قهوه ای، عقیق چشم گربه ای
فرهنگ فارسی عمید
(حَ ثِ اِ لا)
حدیث قدسی. رجوع به حدیث قدسی شود
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ کِ اِ لا)
جبرئیل. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(عَ نِ اُ)
قصبۀ کوچکی است، و آن بندرگاه آمل بود که رود خانه هراز در آنجا به دریای خزر وارد میشود. نام آن را معمولاً ’اهلم’نوشته اند. این بندر از جهت وسعت اهمیتی نداشت، و سادات آنجا از بازماندگان فخرالدین بن قوام الدین مرعشی بودند. (ترجمه سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینوص 211). شهری است در ساحل بحر خزر که قباد آن را بساخت. (از نخبهالدهر دمشقی ص 226). و رجوع به جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ص 395 و مسالک الممالک اصطخری چ لیدن ص 207 شود.
لغت نامه دهخدا
(عَ نُلْ هَِ رر)
چشم گربه، سنگی است مشهور، و در طب نفعی برای آن ذکر نکرده اند. (مخزن الادویه) (تحفۀ حکیم مؤمن). جوهری است قیمتی و معروف که به چشم گربه مشابهت دارد، و بهندی لهسنیا نامند، و فارسیان به تخفیف استعمال نمایند. (آنندراج) (از غیاث اللغات). جوهری مشرق آبدار شفاف پرطراوت است که در وی نقطۀ مایل به زرقه مرئی شود. و بعضی گفته اند که عین الهر کان یاقوتست و او جوهری است یاقوتی، یعنی مادۀ آن توجه به انخراط در سلک انواع یواقیت دارد. و بواسطۀ صافی که مصارف او شده از صورت یاقوتی منصرف گشته. (جواهرنامه). مؤلف صبح الاعشی بنقل از تیفاشی گوید که عین الهر همان یاقوت است جز آنکه اعراضی که مختص به آن میباشد آن را از یاقوت دور ساخته. و بادها و سیل ها آن را مانند یاقوت خارج میسازد. سپیدی بر رنگ آن غالب است و شفافیت و تابندگی و رقت بسیار در اوست، و در دل آن نقطه ای است به اندازۀ آن قسمت از چشم گربه که حامل نور می باشد. هرگاه نگین عین الهر را به سمتی بگردانند گویی آن نقطه به سمت دیگر حرکت میکند. و اگر قطعه ای از آن را به اجزاء کوچک تقسیم کنند در هر یک از اجزاء چنین نقطه ای یافت شود، لذا آن را عین الهر خوانده اند. بهای آن در هند بسیار گرانتر از مغرب میباشد و در مغرب یک مثقال آن را به پنج دینار خریدوفروش میکنند. سپس از قول یکی از تاجران نقل میکند که یک قطعۀ آن دربلاد هند به یکصدوپنجاه دینار و در بلاد فرس به هفتصددینار بفروش رفته است. رجوع به صبح الاعشی ج 2 ص 100 شود. عین الشمس که آن یکی از احجار نفیسه است. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به عین الشمس شود:
عین الهر سپهر و در شب چراغ ماه
حکم تو را بزیر نگین باد استوار.
محمدسعید اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نِ بِ)
آئین زردشتی. دین به. بهدینی:
نگیرد ازو راه و دین بهی
مر این دین به را نباشد رهی.
دقیقی.
بیاموز آیین دین بهی
که بی دین نه خوبست شاهنشهی.
دقیقی.
پذیرفت پاکیزه دین بهی
نهان گشت بیدادی و بیرهی.
دقیقی.
رجوع به بهدینی و زردشتی شود
لغت نامه دهخدا
دلربا چشم گربه ای از سنگ های بها دار قسمی عقیق که برنگهای قهوه یی روشن و زرد و قهوه یی تیره دیده میشود و در زینت مورد استعما ل دارد و چون در داخل آن ذرات میکا فراوان است برق این ذرات جلوه مخصوصی بسنگ میدهد دلربا عقیق میکادار (عقیق چشم گربه یی)
فرهنگ لغت هوشیار